این روزها سینما ساحل اهواز بعد از یک بازسازی اساسی،کارش را با قوت بیشتری شروع کرده است. بازسازی این سینمای ۸۵ ساله، به جهت اصالت و اعتباری که برای شهروندان اهوازی دارد، اهمیت ویژهای برای ما داشت. به بهانه این بازسازی و رویهای که برای احیای زیرساختهای سینمایی در پیش گرفتیم ذکر چند مورد را ضروری میدانم.
به اعتقاد بنده میتوان دو رویکرد کلی را در موضوع «اثرگذاری سینما در نسبت با ذهن جمعی» در پیش گرفت، یک نگاه همانی که از اقتصاد شروع می شود و بعد از آن محل اثرگذاری میشود و یکی دیگر رویکردی که از اثرگذاری شروع میشود ولی از چارچوب های اقتصادی هم بیرون نمیرود. قاعدتا مبتنی بر این دو رویکرد، توسعه زیرساخت سینمایی متفاوت است، در اولی توسعه در مال های تجاری اولویت دارد و در دومی توسعه مجتمع های فرهنگی هنری. در واقع در طیفی که یک سرش اقتصاد و سر دیگرش اثرگذاری فرهنگی است بیشتر توجه به سمت دومی است.
واضح است که در مالهای تجاری، مرکز توجه «اثرگذاری فرهنگی» نیست و توجهات به سمت مصرف نیازهای اولیه مشتری است و اثرگذاری آن هم چیزی نیست که سینما را به یک «دانشگاه عمومی» و یا «کلید پیشرفت» تبدیل کند. در واقع اراده ای که در طراحی فضای فیزیکی مجتمع های فرهنگی هنری وجود دارد متفاوت است با مال های تجاری.
سینما ساحل اهواز از جنس سینماپاساژهای سالهای اخیر سینماسازی ایران نیست. بنایی که ساخته و دوباره احیا شده است، مشخصا در اختیار آثار سینمایی و هنر و فرهنگ ایرانی قرار دارد و الحق که استقلال و هویت فرهنگی این سینما به آن جلوه و هیبت دیگری داده است. سفر مشتری سینما ساحل اهواز از زمان خرید بلیت سینما تا نشستن در سالن و بعد از نمایش فیلم همه در چارچوب یک اراده ای برای یک امر فرهنگی تعریف میشود و به طور طبیعی در تمامی این اجزا میتوان برای این مخاطب سینمایی، طراحی فرهنگی و هنری ویژهای در نظر گرفت.
در سالهای اخیر، بنا به ضرورت و تصمیم مدیران، بخش مهم و اثرگذاری از سانس و سالنهای سینما در همسایگی پاساژها قرار گرفتند. منصفانه بگویم که این اتفاق منافع بسیار جذابی را متوجه نظام توزیع فیلم کرده است، اما صدالبته ایراداتی هم متوجه آن است. واضح است پردیسهای سینمایی که کنار بازار مد و لباس و فروش لوازم خانگی و… جاخوش کردهاند، جنس مخاطب متفاوتی را به سینما خواهند آورد. مخاطبی که خواسته یا ناخواسته، پیش و بیش از آن که در معرض یک اتفاق فرهنگی باشد، باید از دل یک مجتمع تجاری عبور کند! و در چنین وضعیتی پاسخ به این سوال اساسی همچنان باقیست که آیا این جنس مواجهه مخاطب با پدیده سینما، منجر به تغییر طیف مخاطبان میشود یا نه؟ و آیا اساسا مسیر تولید سینمای ایران متناسب با این طیف جدید مخاطب پاساژرو تغییر خواهد کرد یا خیر؟
شخصا معتقدم تنظیم گری طراحی مسیرحرکتی جریانهای سینمایی بیش از آنکه متوجه نقاط تولید و لابیهای صنفی باشد، با سنجهی تعداد سانس و صندلی و ذائقه مخاطب سینما، سروشکل میگیرد، درواقع توزیع تنظیم گر است و با همین استدلال است که می گویم،اعتبار دادن به فضای شرافتمندانه سینما ساحل اهواز باید برای مدیران سینما در اولویت باشد. حالا که کار این سینمای کهنسال، دوباره شروع شده است، تلاش میکنیم طی ماههای آینده برنامههای متنوعی در این نقطه فرهنگی اهواز، اجرا شود و قطعا مردم هنردوست این شهر نام آن را بیشتر خواهند شنید. مجموعه سینماداری بهمن سبز متعهد است که از جایگاه و هویت اصیل سینما ساحل اهوز محافظت کند و با همین تعهد در کنار مردم خواهد ماند.
و نکته آخر اینکه پروژه سینما ساحل اهواز علیرغم تمام تلاشهایی که برای احیای آن انجام شده است تا نقطه مطلوب ما در توسعه مجتمع های فرهنگی هنری فاصله دارد و امیدوارم در زمان محدود فرصت خدمت مدیران در حوزه هنری انقلاب اسلامی، به زیرساختی مناسب شبیه چیزی که در مجتمع فرهنگی هنری حافظ در محل سینما «پیام-پرسیا»ی شیراز در نظر داریم، برسیم.

بدون دیدگاه